صفحه اصلی عمومی و آزاد پاورپوینت- اصول مديريت استراتژيك در ورزش - د

پاورپوینت- اصول مديريت استراتژيك در ورزش - د

  • پاورپوینت مديريت استراتژيك در ورزش، ورزش، مدیریت ورزش، مدیریت برنامه استراتژیک و مدیریت استراتژیک, مدیریت ا?

فرمت فایل: zip
حجم فایل: 2 MB
پشتیبانی:   رایگان
راهنمایی:    کلیک کنید!
قیمت: 50,000 تومان
شماره موبایل
اشتراک گذاری



 

—استعداديابي
—-  فقدان طرح يكپارچه، اجرايي و ساختارمند استعداديابي
—-  فعال نبودن آموزش و پرورش در امر استعداديابي
—- ضعف امكانات و تجهيزات مناسب براي استعداديابي
—- گسترده نبودن مراكز استعداديابي در كشور
—- عدم توجه به ورزش مدارس به عنوان پايه ورزش قهرماني
—پرورش ورزشكار
—- فقدان مراكز پرورش ورزشكاران نوجوان (مدارس ورزشي)
—- فقدان نظام و شيوه اجرايي صحيح براي پرورش ورزشكار
—-  سهم اندك باشگاه هاي ورزشي در ورزش قهرماني كشور (توسعه نيافتگي باشگاه هاي ورزشي)
—- كمبود كمي و كيفي مربيان ورزش قهرماني

مسابقات

فقدان برنامه كلان براي ساماندهي مسابقات داخلي
عدم ارتباط ميان انواع مسابقات داخلي كشور

ورزشكار

مشاركت كم جامعه در ورزش قهرماني (اندك بودن جمعيت ورزش قهرماني)
اندك بودن تعداد ورزشكاران شركت كننده در بازي‌هاي المپيك و آسيايي

كسب مدال

وضعيت نسبتاً نامناسب كسب مدال طلا در بازي‌هاي المپيك
عدم توفيق در كسب مدال در رشته‌هاي تيمي در بازي‌هاي المپيك و مسابقات جهاني
جايگاه نامناسب كشور در بازي‌هاي المپيك و آسيايي

عمومي

فقدان معيارهاي اوليت‌بندي رشته‌هاي ورزشي
فقدان شيوه و برنامه براي شناسايي رشته‌هاي مستعد ورزشي
ناكافي بودن برنامه‌هاي حمايت مستقيم از ورزشكاران
توجه ناكافي به استفاده از قهرمانان ورزشي كشور پس از پايان دوره ورزشي آنان
ضعف فرهنگي ورزش قهرماني در كشور
كمبود منابع مالي عمده نهادهاي ورزش قهرماني
فقدان اطلاعات صحيح و به روز در مورد ورزشكاران قهرماني در كشور

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مدیریت برنامه استراتژیک

 

چگونه ضرورت مدیریت استراتژیک پیدا شد؟ ایگور انسف عقیده داشت که اشباع بازار مصرف در امریکا  که بعد از جنگ جهانی دوم بوجود آمد، اولین جرقه برای برنامه ریزی استراتزیک بود.

 

هیچ برنامه ای را نمی توان قطعی دانست زیرا هم پیچیدگی و هم تغییرات در محیط زیاد است. به همین دلیل باید مدیر از دو ابزار کمی و کیفی که شامل شهامت خطر پذیری، صبر و متانت، در مواجه با مشکلات برخوردار باشد.

 

این مسائل ونیز مسائل تخصصی نشان داد که در سازمان، حوزه مسئولیتی وجود دارد که در حیطه هیچ یک از مدیریتهای تخصصی قرار نمی گیرد و تخصص خاصی است که مدیریت استراتژیک نام دارد.

 

السن وایدی برنامه ریزی استراتژیک را تلاشی منظم و سازمان یافته در جهت اتخاذ تصمیمات و انجام اقدامات بنیادی تعریف نمودند که به موجب آن، اینکه یک سازمان چیست، چه می کند و چرا اموری را انجام می دهد، مشخص خواهد شد. برنامه ریزی استراتژیک، ارتباطات و مشارکت را سهولت بخشیده، علایق و ارزشهای ناهمگرا را با یکدیگر همسو و منطبق می کند.

 

از دیدگاه لارنس و کلوک، مدیریت استراتژیک فرایند اتخاذ تصمیماتی است که منجر به توفیق، ادامه حیات یا مرگ مؤسسه می گردد. وظیفه استراتژیستها عبارتست از بهترین نوع استفاده از منابع مؤسسه در یک محیط در حال تغییر 

 

 

 

 استراتژیک

 

 

 

}مسيري را كه سازمان در نظر دارد چارچوب فعاليتهاي خود را در آن ايجاد كند تا به اهداف مورد نظر دست يابد استراتژي مي گويند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

}استراتژي نوعي رويكرد سازگار (منعطف) در طول زمان است كه نگرش سازماني را در دستيابي به اهدافش مشخص مي سازد. مقصود از استراتژي عبارت است از نگهداري و حفظ موقعيت مزيتي سازمان از طريق سرمايه گذاري در نقاط قوت و به حداقل رساندن نقاط ضعف يك سازمان. براي انجام اين امر يك سازمان بايد فرصتها و تهديدهايي را  كه از محيط هاي داخلي و خارجي ناشي مي شود را شناسايي كند.

 

 

 

 

 

 

 

برنامه ریزی راهبردی- استراتژیک- فرایندی است سازمانی برای تعریف راهبرد سازمان و تصمیم گیری برای چگونگی یافتن منابع مورد نیاز برای رسیدن به مقصود استراتژی، صورت می‌گیرد. این فرایند افراد و منابع را نیز شامل می‌شود.
برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه می‌خواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامهٔ راهبردی سازمان می‌نامند.
برنامه ریزی راهبردی برای برنامه ریزی مؤثر به منظور تصویر کردن طرح و برنامه یک سازمان بکار می‌رود، اما هرگز نمی‌تواند مشخصا پیشبینی کند بازار در آینده دقیقاً چگونه خواهد بود و در آیندهٔ نزدیک چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.
به هر رو، متفکران استراتژی در سازمان می‌باید استراتژی‌های سازمان را بر اساس زنده ماندن در شرایط سخت طراحی کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

درواقع برنامه ریزی راهبردی به نوعی تصویر رسمی آیندهٔ سازمان است. هر برنامهٔ راهبردی دست کم به یکی از پرسش‌های زیر پاسخ خواهد داد: ۱- ما دقیقاً چه کار می‌کنیم؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۲- برای چه کسی کار می‌کنیم؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۳-چگونه کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در برنامه ریزی‌های تجاری ممکن است پرسش سوم به شکل زیر پرسیده شود:
چگونه می‌توان رقیب را از سر راه برداشت یا از رقابت اجتناب کرد؟
در این رویکرد بیشتر بدنبال شکست دادن رقیبان هستیم تا بهترین بودن!
در بسیاری از سازمان‌ها برنامه راهبردی دربارهٔ این است که سال آینده سازمان به کجا خواهد رسید که به طور معمول تر در خصوص سه تا پنج سال آینده (دراز مدت) نیز صادق است، اگرچه بعضی از سازمان‌ها چشم انداز خود را تا ۲۰ سال آینده گسترش داده‌اند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چشم انداز: چگونگی سازمان در آینده را تعریف می‌کند. چشم انداز یک افق دراز مدت است که گاهی جهانی را که سازمان در آینده در آن فعالیت می‌کند توصیف می‌کند. برای مثال، نیکوکاری که به فقیری کمک می‌کند ممکن است بیانیه چشم اندازی داشته باشد که می‌گوید: «یک جهان بدون فقر». یک بیانیه چشم انداز آیندهٔ سازمان را به صورت خلاصه بیان می‌کند. این بیانیه بر روی آینده متمرکز می‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مأموریت: هدف بنیادی یک سازمان یا یک سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند، مختصراً توضیح می‌دهد چرا سازمان وجود دارد و برای رسیدن به چشم اندازش چه کاری انجام می‌دهد.
گاهی مأموریت برای نمایش تصویر سازمان در آینده به کار می‌رود. یک بیانیه مأموریت گاهی جزییات کارهای را که انجام داده در اختیار می‌گذارد و به سؤال "چه کاری انجام می‌دهیم؟" پاسخ می‌دهد. برای مثال ممکن است نیکوکار "کار آموزی برای بیکار و بی خانمان" را فراهم سازد. یک بیانیه مأموریت مشتری و فرایندهای مهم را تعریف می‌کند. این بیانیه سطح کارایی مطلوب را به آگاهی شما می‌رساند و معیار تصمیم گیری صریح را مهیا می‌سازد.

 

 

 

 

 

 

فرمت فایل:
حجم فایل:
تعداد فایل: